طراحی دکوراسیون داخلی و نمای خارجی

اهواز ویری , آموزش ویری در اهواز , وی ری , vray اهواز, ahvaz-vray , 3ds max، تریدی مکس، آموزش حرفه ای وی ری و تری دی مکس، آموزش ویری اهواز، آموزش تریدی مکس در اهواز، آموزش حرفه ای ویری در اهواز ، آموزش 3dmax ، اموزش تریدی مکس

طراحی دکوراسیون داخلی و نمای خارجی

اهواز ویری , آموزش ویری در اهواز , وی ری , vray اهواز, ahvaz-vray , 3ds max، تریدی مکس، آموزش حرفه ای وی ری و تری دی مکس، آموزش ویری اهواز، آموزش تریدی مکس در اهواز، آموزش حرفه ای ویری در اهواز ، آموزش 3dmax ، اموزش تریدی مکس

انتخاب صحیح و تنظیم آسمان برای شبیه سازی خارجی

در این مقاله (آموزش) 6 گزینه را به منظور رسیدن به مناسب ترین آسمان جهت شبیه سازی خارجی مورد بررسی قرار می دهیم : (سطح آموزش: متوسط رو به بالا)


به قلم آلکس هاگریفی (یکی از با سابقه دار ترین مجریان سه بعدی طرح های معماری) و ترجمه شده توسط وبلاگ ahvaz-vray.blogsky.com


1-از به کار بردن رنگ های اشباع شده (پر رنگ) خودداری کنید:



آسمان های پررنگ چیزهایی است که من معمولا در طرح های آپلود شده می بینم، به این دلیل که خیلیها سعی می کنند از آسمان های پررنگ به عنوان نقطه عطفی در جلب توجه مخاطب استفاده کنند به هر حال پررنگ بودن آسمان می تواند بر توجه مخاطب به طرح معماری موجود در صحنه و زمین غلبه کند و ممکن است باعث به هم ریختگی سلسله مراتب کار شود. برای تصحیح رنگ آسمان من معمولا از قسمت  Hue/Saturation  در برنامه فوتوشاپ استفاده می کنم.




2-از به کار بردن رنگ های غیر طبیعی و ناشیانه خودداری کنید:



استفاده از رنگ های غیر طبیعی، مسائلی  همانند رنگ های اشباع را شده با خود به همراه دارد، استفاده از رنگهای غیر طبیعی می تواند تصویر پروژه را بالکل از مسیر رسیدن به یک ترکیب بندی موفق خارج کند. به علاوه این کار یک نگاه "فوتوشاپی" بجای دیدی موزون با ساختمان ها و زمین به دلیل رنگ های فراوان ایجاد می کند. من ترجیح می دهم یک آسمان دیگر پیدا کنم و در صورت وجود رنگ های غیرطبیعی، آن قسمت ها را با تغییر رنگ اصلاح کنم و به حالت طبیعی دربیاورم.اگرچه در صورتی که به آسمانی بربخورم که فرم ابرها و بافت آن نظرم را جلب کند saturation آن را تا جایی که می توانم کاهش می دهم (بی رنگ کردن) و رنگ یک آسمان طبیعی  را بر این آسمان overlay می کنم.




3-به حداقل رساندن شلوغی بیش از حد آسمان:



به همان اندازه که شما ممکن است ابرها(آسمان ابری متراکم) را دوست داشته باشید، درک مخاطب از تصویر را تا حد زیادی تحت الشعاع قرار می دهد، به عبارت ساده مخاطبین حواسشان نسبت به معماری و طراحی دکوراسیون خارجی پرت می شود.البته مرز مشخصی بین پرت شدن حواس و جلب توجه وجود دارد. من هم به آسمان های ابری علاقه دارم اما برای استفاده در پروژه هایم معمولا میزان جلب توجه به آسمان ها را با کم رنگ تر کردن و کم تر کردن جزئیات، کم می کنم. بنابراین بافت تصویر آسمان نرم تر می شود. یک راه ساده برای نرم تر کردن جزئیات پیدا کردن آسمانی بدون ابر است، فقط رنگ، و آن را به عنوان آسمان اولیه تنظیم کنید و سپس آسمان ابری را به عنوان لایه بالاتر به روی آن قرار دهید و opacity لایه فوقانی را کمتر کنید، بنابراین ابرها خیلی رقیق تر و نرم تر به نظر می رسند.




4-مسیر اشتباه نور خورشید (نسبت به سایه های موجود در تصویر):



این گزینه یکی از حالت هایی است که هنگام نگاه کردن به تصویر، شما به آن توجه می کنید  و به نظر می رسد که در قسمتی از تصویر همخوانی وجود ندارد،  اما خیلی واضح نیست که مشکل کار کجاست. وقتی که منبع نور و مسیر تابش خورشید و سایه های موجود در تصویر، سایه های موارد اضافه شده مانند درخت ها و انسان ها تنظیم شوند، تصویر خیلی بهتر و منظم تر جلوه می کند. در ادامه اینکه منبع نور به همه موارد موجود در صحنه مربوط است و بالاتر از آن بجای این که در تصویر هر بخش جداگانه و فوتوشاپ شده و غیر طبیعی به نظر برسد، کل تصویر به صورت یک پارچه دیده می شود .




5-چشم انداز صحیح را پیدا کنید:



مهم بودن یا نبودن این نظریه نسبت به زاویه دید دارد.به هر حال صحنه هایی (صحنه معماری شده) که عمق بیشتری نشان می دهند همخوانی بیشتری دارند با آسمان هایی که دارای چشم انداز مناسب و صحیح تری هستند. در مثال بالا ابرها اصلا چشم انداز مناسبی ندارند. به این معنا که ابرها حتی با تغییر مقیاس و عقب و جلو آمدن (کوچک و بزرگ شدن) نسبت به خط افقی، به هر حال باعث می شوند پس زمینه صاف تر به نظر برسد.




6-از اینکه ساده جلو بروید نترسید:



نیازی نیست که شما معمولا از آسمان های ابری استفاده کنید. بعضی وقت ها یک Gradient عالی آن چیزی است  که نیاز دارید. این حرکت یک صحنه آرامتری نمایش می دهد و معماری طراحی شده و صحنه تریدی و زمین را در دید مخاطب برجسته تر می کند.



تصویر نهایی:



آسمانی که من در نهایت انتخاب کردم، یک آسمان ابری و با رنگ اصلی آبی بود و این فرصت را به من داد که با مقادیر نور خورشید که (نسبت به سایه ها باید)از سمت چپ به راست می تابید بازی کنم ، و نتیجه آن در کل تصویر یک نمایش دراماتیکی از شیب ملایم روشنایی تا رسیدن به تاریکی در دو طرف تصویر شد. من دو تصویر ابری جداگانه را تقریبا شبیه به چیزی که در گزینه 3 توضیح دادم، با هم ترکیب کردم. همچنین یک آسمان بدون ابر و با رنگ مناسب پیدا کردم و سپس آن را با ابرهای ترکیب شده، ترکیب کردم، با تنظیم کردن مقدار opacity ابرها من قادر شدم که بین رنگ و درجه نرمی آن ها به خوبی تعادل برقرار کنم.



وقتی که آسمان بعد از ترکیب بندی ها یک پارچه شد، با استفاده از overlay رنگ، شروع کردم به تقویت رنگ های سرد و گرم موجود در صحنه و اضافه کردن مقادیری به سایه های موجود در تصویر اصلی. همه این برنامه هایی که انجام دادم به این دلیل بود که کمک کنم وقتی مخاطب تصویر را می بینید توجهش به سمت چپ تصویر جلب شود و سپس به آرامی نگاه خود را به سمت راست پل، قطارو حرکت عابران پیاده منعطف کند. در این راه من از نوری که از آسمان می تابد استفاده می کنم تا به بیان داستان پروژه کمک کنم.


ترجمه، ویرایش و تنظیم توسط ارجمندی